پیاده رو

برای ما همین کافیست اگر روزی بدین خط و بدین دفتر نظر دوزی ، بخندی و بدل گویی ، کجایی یار دیروزی

پیاده رو

برای ما همین کافیست اگر روزی بدین خط و بدین دفتر نظر دوزی ، بخندی و بدل گویی ، کجایی یار دیروزی

من

سلام. من یه جوان سی ساله هستم. تحصیلکرده و متعهل. راستش این پست رو برای این دارم مینویسم که شاید کمی آروم بشم. من سالها ورزش کردم و تقریبا همه جای این سرزمین رو دیدم. مطالعه میکردم و گاه گاهی هنوز هم مطالعه میکنم.  

اما جدیدا خیلی احساس افسردگی میکنم. مهمترینش کارمه. خیلی کارمو دوست ندارم. خوب من سالها درس خوندم و الان با توجه به اینهمه هزینه و عمری که صرف کردم نباید یه لوازم یدکی فروش باشم که اینقدر هم اعصابشو با مشتری های بدقول خرد کنه. و خیلی چیزای دیگه. اما امیدوار هم هستم.  

درد من از هدر رفتن عمرمه و از اینکه با توجه به سالها تجربه فعالیت های اجتماعی ام الان حتی نمیشه چیزهایی رو که آموختم رو به جوون ترها یاد داد. افسوس و صد افسوس. 

نظرات 4 + ارسال نظر
محمد شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:40 ق.ظ http://tarotaraneh.blogfa.com

روزگار همینه برادر!

qfq شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:48 ق.ظ http://entehavabooseha.blogsky.com/

درکت میکنم
و برات آرزوی موفقیت دارم

خاطره شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:54 ق.ظ http://rahalost.blogsky.com

سلام!ادمها تلاش میکنن که فقط زنده باشن همین!مدار زندگی یاس الود برچرخ تکرار میرود مارا در پس خود می کشد.....
هیچ چیز انگار سر جای خود نیست ..
موفق باشید دوست من

محمد سوزنچی یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:44 ب.ظ http://hamedanzist.parsiblog.com

آرش جون خرابتیم
داداش ما جوون بیا ما رو آموزش بده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد